یادش بخیر پارسال نهایت دغدمون این بود که بمونیم خونه کرونا نگیریم
(زمستان سال ۱۳۹۹)
یادش بخیر پارسال نهایت دغدمون این بود که بمونیم خونه کرونا نگیریم
(زمستان سال ۱۳۹۹)
پل
ما را امیدی
به زندگی دوباره نیست
ای نازنین
دوری ما ز هم که چاره نیست
آرام جان من بیا
تا آرام گیرد جان من
خورشید را پیوند بزن
بر این شب سیاه من
آتش بزن جنگل فاصله های تلخ را
با من بخوان ترانه
صبح سپید وصل را
شاید فراموشم شود
روزی که من کیستم ؟
شاید به یادم آوری
آن روز که من نیستم
شاید پاک شود
از ذهن خاطرت ما
پلی بزن از خاطره
بین دو دستهای ما