Dariush kargar poems:
Dariush Ka:
Dariush Ka:
روبهان چو یک به یک آزاد شدند
شیران همه در بند و گرفتار شدند
جغدان بد آهنگ تاریک پرست
بر سر در خانه ها پدیدار شدند
بلبلان خوش صدای این باغ قشنگ
هر یک به سر شاخه ای بر دار شدند
اه از همه رودهای این کهنه دیار
بنگر که چگونه همگی خاک شدند
وان جنگل و دشتهای زیبای وطن
چون نیک نظر کنی علف زار شدند
دریاچه‌های میهنم هم خشک شد
گلهای شقایق اینچنین خار شدند
کودکان شهرم همگی دستفروش
از درس فتاده ، کودک کار شدند
شادی و صدای ساز و آواز کجاست
گویی تو که ملتی عزادار شدند
زنده گان بی کفن در گور اسیر
مرده گان ببین ز ظلم آزاد شدند

داریوش

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *