روزی
روزی که دل بسته, شدی
روزی که خواهی, خندید
روزی که آماده ,آینده شدی
روزی که چشمت, روشن
روزی که سرا پا از عشق,, آکنده شدی
روزی که خواهد ,آمد
روزی که چون خورشید , تابنده شدی
روزی که احساس پرواز, خواهی کرد
روزی که سر از پا ,نخواهی شناخت
روزی که نگاهت, حرف خواهد زد
روزی که با چشم گریان اما ,
پر از خنده ,شدی
روزی که اغوش, باز خواهی کرد
روزی که تو هم, پدر
یک مرد شدی
روزی که صاحب, فرزند شدی
یادار مرا
اگر, که باشم ,یا نه
یادار مرا
تو هم, پدر
تو هم, دل بسته شدی.
داریوش